هفته کتاب و کتابخوانی مبارک!
در شهری آرام با خانههای سفید و ساکت، همه چیز طبق دستور ژنرال پیش میرفت: هیچکس نباید بلند حرف بزند، شادی ممنوع بود و بازی کردن هم جُرم حساب میشد!
اما یک روز، خانوادهی پر سر و صدای آرابولی از راه رسیدند! آنها از جزیرهای دور آمده بودند که مردمش رنگ پوستشان هر روز عوض میشد. مثلاً ممکن بود پدربزرگ نارنجی باشد، عمه آبی و بچه صورتی! ولی فردا صبح، رنگها کاملاً فرق میکردند. هیچکس نمیتوانست حدس بزند که فردا چه رنگی خواهند بود!
آرابولیها خانهشان را راهراه قرمز و سفید رنگ کردند، چراغهای رنگی نصب کردند و اسباببازیها را به درختها آویزان کردند. حتی روی پیادهروها نقاشی کشیدند و موجودات شنی ساختند. آنها بیشتر وقتشان را بیرون از خانه میگذراندند: بازی میکردند، غذا میخوردند و حتی تلویزیون را در حیاط تماشا میکردند!
شاید تمیزترین آدمهای دنیا نبودند، اما خوب بلد بودند چطور خوش بگذرانند!
اما ژنرال که از این همه شادی ناراحت شده بود، دستور داد ارتش بیاید و آرابولیها را دستگیر کند...
این داستان پرهیجان و رنگارنگ، نوجوانان را به فکر کردن دربارهی شادی، تفاوتها، قانون و آزادی دعوت میکند. در پایان کتاب، پرسشهایی مطرح شدهاند تا والدین و مربیان بتوانند با فرزندانشان دربارهی موضوعات اخلاقی، اجتماعی و فلسفی گفتوگو کنند. مثلاً:
- آیا همه باید مثل هم زندگی کنند؟
- قانونها برای کمک به مردم هستند یا برای کنترل آنها؟
- شادی و تفاوت داشتن چه ارزشی دارد؟
«آرابولیهای خیابان آزادی» نوشتهی سم سوآپ با ترجمهی سمیه تیرتاش، در ۳۶ صفحه رنگی و با قیمت ۱۵۰۰۰۰ تومان، جلد اول از مجموعهی «قصهخوانی و پرسشگری» است که توسط انتشارات اختران منتشر شده و مخصوص نوجوانان و خانوادههایشان طراحی شده است.