نقش خود شناسی والدین درساختن آینده
ی فرزندان
برای ساختن آینده ی زیبا
برای فرزندانمان چه کارهایی باید انجام بدهیم؟
اصلا چه تعریفی از آینده ی
زیبا داریم؟
آیا آینده ی زیبا یعنی
همان آرزوهای برآورده نشده ی ما که اکنون برای فرزند خود
می خواهیم یا نه، هدایت فرزندانمان به سمت و
سویی که خود می خواهند؟
جدا از تامین نیازهای مادی ، که
جزء اولویت های اصلی هستند و شاید بیشترین
زمان را از والدین می گیرند، باید به روح کودک پرداخت،
اما پیش از آن حتما و بایست به روح خود توجه داشت، غفلت از
خویشتن چه بسا به غفلت ازخانواده و فرزندان بینجامد، چرا که غفلت از
خویشتن ما را از تفکر درباره ی بسیاری از مسایل
بنیادی بازمی دارد و
وقتی چشم باز می کنیم می بینیم
چیزی فرا نگرفته ایم که یاد دهیم، مگر می شود
بی آنکه یاد گرفت، چیزی را به کودک یاد داد،
خیلی از والدین فکر می کنند که بهترین کار، سپردن
کودک به دست مربیان و معلمان است و آموزش های آنان برای پرورش
کودک کافی ست، در اصل اینگونه والدین از بار تربیت کودک،
شانه خالی میکنند و غافل از این هستند که نوع زندگی،
رفتار و کردارشان الگوی اصلی کودک است و سهم مربیان و معلمان در
این میان بسیار اندک است. پس از مدتی اینگونه
والدین در شناخت روحیات و افکار فرزندانشان به مشکل برمی خورند
و هرچه تلاش می کنند فرزند خود را بفهمند ناکام می مانند چرا که در
مسیر شکل پذیری و شکل
گیری شخصیت کودکشان غایب بوده اند.
بعضی از والدین هم سعی دارند فرزند
یا فرزندانشان را به سمت آرزوهایی که به آن نرسیده اند
سوق دهند،اینگونه والدین هم در اشتباهند، چرا که در اصل به فکر خود
هستند. آنها هر جور شده می خواهند آن منی که نشده اند را در قامت
فرزندشان ببینند و به نوعی از آن یاس و سرخوردگی که داشته
اند رهایی پیدا کند، اما آنها با این کار نه تنها به
آرامش نمی رسند بلکه ممکن است آینده ی کودک را تحت شعاع قرار
دهند و کودک به مسیری برود که خود آن ها رفته اند!
در این میان والدینی هم هستند که
به خواست کودک شان توجه می کنند و سعی می کنند نقش راهنما را
داشته باشند تا کودک از بهترین مسیر به آرزوهای خود برسد.
برای این کار شبانه روز در خود نقب می زنند تا نقاط ضعف و قوت
خود را دریابند و از ضعف های خود بکاهند و به قوت های خود
بیفزایند تا فرزند دلبنئشان را از این طریق بهتر یاری
رسانند.
اینجاست که خودشناسی در تربیت کودک اهمیت خودش را
نشان می دهد.
همانطور که می دانید بار تعلیم و تربیت کودک مثل
گذشته بر شانه های یک نفر نیست و دوران آن طرزتفکر که می
گفت پدر نان آور خانواده است و مادر وظیفه ی بزرگ کردن فرزندان را
دارد، به سر رسیده است، از این رو والدین باید
یکی دو بار درماه زمان هایی را به بحث و گفتگو درباره
ی فرزند یا فرزندانشان اختصاص دهند، به نوعی تشکیل جلسه
بدهند تا بتوانند با همفکری و تعامل به راهکارهایی برسند و
هماهنگ و هم گام با هم کودکانشان را در رسیدن به آرزوهایش
همراهی کنند. اینگونه جلسات نه تنها آینده ی کودک را تضمین
می کند بلکه باعث نزدیکی هر چه بیشتر زوجین با هم و
در نتیجه استحکام زنگی زناشویی می شود.
والدینی که با هم اختلاف دارند باید در این جلسات
منیت ها را کنار بگذارند و در فضایی آرام و دوستانه فقط به
آینده ی فرزندانشان توجه کنند، در غیر این صورت
برگزاری این جلسات تنها موجب دامن زدن به اختلافات می شود و
نتیجه ای از آن عاید نمی شود.
نویسنده: یحیی بهادر