هوش، تیزهوش و فرضیهی هوش چندگانه!
دكتر مهدی شاگردی(شاكردی)
هوش، از واژهها و مفاهیمی است که ارائهی
تعریف واحدی برای آن سالها مورد بحثِ روانشناسان بوده و با
توجه به پیچیدگیای ابعاد وجودی انسان، از جنبههای
مختلفی تعریف شده است.
اگرچه
ارائهی تعریفِ واحدی از هوش، سالها به طول انجامید،
اما در بیانی ساده و اجمالی میتوان اینچنین
بیان داشت که "هوش مجموعهای
از توانمندیهای وجودی هر انسان است که بهصورت سازگاری
با محیط نمایان میشود. "
ما با هوش
به حل مسائل و ارائهی راهکارهایی در زندگی و گاهی
بروز نوآوری و خلق آثار هنری میپردازیم. در سخنوری
و ایجاد ارتباطات اجتماعی و همینطور برای پاسخ به
چراهایی که در ذهنمان بهدلیل دقت بصری به محیط
اطراف رخمیدهد، نیز از هوش خود استفاده میکنیم.
با این تعریف و تفصیل،
اصطلاح تیزهوش و نخبه به افرادی اطلاق میشود که در
تواناییهای یاد شده، برجستگی بیشتری داشته
باشند.
تحقیقاتی که در طی سالیان
اخیر دربارهی واژهی هوش بهعمل آمده سبب پدید آمدن
نظریات مختلفی گردیده از جمله اینکه زمانی تصور میشد،
هوش هر فرد کاملاً ارثی است و تأثیرات محیطی در آن نقشی
ندارند، اما با گذشت زمان و تحقیقات بیشتر، امروزه اعتقاد بر
این است که در میزان بروز توان هوشی هر فرد، علاوه بر ارث،
محیط هم بسیار مؤثر میباشد. هرچند میزان نقش هرکدام قابل
تأمل است، اما واقعیت این است که نقش محیط (اعم از خانواده/
مدرسه/ محیط اجتماعی)، علاوهبر آنکه میتواند نقش
مؤثری در بروز استعدادها داشته باشد، به همان اندازه نیز میتواند
بهصورت مهار استعدادهای بالقوه اثرگذار باشید.
بدین سبب، لازم است در اظهار
نظر توان ذهنیِ فرزندانمان مراقب باشیم، معیار سنجی آنها
را محدود به یک بُعد از هوش مثل هوش ریاضی و منطقی
نکنیم. چرا که با فرضیههای قابل تأملِ امروزه و موضوع هوشِ
چندگانه (ریاضی منطقی/ فضایی/ هنری/
جسمی حرکتی / درون فردی / اجتماعی و هوش
کلامی) چنین برخوردی منطقی نخواهد بود.