شعر بهار
طیبه ثابت
بهار لبخند
پنجره را باز کن
می رسد آخر بهار
می شود از شوق گل
بوته ی غمگین خار
خسته نشو از تلاش
مثل درختان باغ
یک خبر خوب باش
چون خبرِ یک کلاغ
دست بکش روی خاک
معجزه ی رود باش
در گذر از هر کجا
عطر خدا را بپاش
هدیه بده با سلام
باز هم امید را
باعث لبخند باش
مثل نگاه خدا